زیارت عاشورا ‌.لالااتاتا کرامت وشفاعت امام حسین علیه السلام
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان انوار1 و آدرس anwar1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





اللّهــم صلّ علــي محمّــد و آل محمّــد و عجّــل فرجــــهم "

در نجف اشرف، مرحوم شيخ محمد حسين قمشه‏اي كه از شاگردان سيد مرتضي كشميري بود، در 18 سالگي در قمشه به مرض حصبه مبتلا مي‏شود، او در فصل انگور از آن استفاده مي‏كند و بيماري‏اش شدت پيدا مي‏كند و به علت شدت مرض، فوت مي‏كند.

مادرش گفت: به جنازه‏ي فرزندم دست نزنيد تا من برگردم.

سپس قرآن را برداشت و گريه‏كنان به پشت بام رفت و اباعبدالله عليه‏السلام را شفيع قرار داد و گفت: دست از شما برنمي‏دارم تا بچه‏ام زنده شود.

چند دقيقه بعد نگذشت كه شيخ محمد حسين زنده شد و گفت: برويد به مادرم بگوييد كه شفاعت امام حسين عليه‏السلام پذيرفته شد.

او مي‏گويد: وقتي مرگم نزديك شد، دو شخص نوراني و سفيد پوش را ديدم، آن ها به من گفتند: مريضي ات چيست؟

گفتم: اعضايم درد مي‏كنند.

يكي از آن دو نفر به پايم دست كشيد و راحت شدم، ناگهان ديدم اهل خانه گريانند؛ ولي هرچه خواستم بگويم كه راحت شدم نتوانستم تا اين كه دو نفر من را به طرف بالا حركت دادند. در بين راه شخصي نوراني را ديدم كه به آن دو نفر فرمود: ما سي سال عمر به او عطا كرديم، او را به مادرش برگردانيد. يكباره ديدم همه گريان هستند. اكثر بزرگان نجف اشرف مي‏گفتند: او تا سي سال ديگر زندگي كرد.

منبع.کتاب کرامات حسینیه و عباسیه علیهما السلام  

 

يكي ديگر از مزايا و ويژگي‌هاي تربت كربلا آن است كه اگر از آن تسبيحي ساخته شود اگر چه با آن تسبيح نگويد ولي آن در دست شخص تسبيح مي‌گويد. اين مطلب در روايتي از حضرت صادق ع): «السجود علي طين قبر الحسين (ع) ينور الي الارضين‌السبعه و من كانت معه سبحه من طين قبر الحسين (ع) كتب مسبحا ان لم يسبح بها؛سجده بر تربت حسين (ع) تا هفت زمين را روشن مي‌سازد و كسي كه نزدش‌تسبيحي از تربت حسين ع) باشد در نامه اعمالش ثواب تسبيح كننده نوشته مي‌شود؛اگر چه با آن تسبيح نگويد».در روايت ديگري از حضرت صادق (ع) آمده است كه فرمود: «آن كه دانه‌اي از تسبيح تربت حسين ع) را بگرداند و يك بار استغفار كند، خداي متعال در نامه او ثواب‌هفتاد بار تسبيح را مي‌نويسد. اگر آن را نگرداند و با آن تسبيح نگويد، در هر دانه از آن تسبيح تربت هفت بار ثواب تسبيح گفتن براي او نوشته مي‌شود.»از حضرت صادق ع) روايت شده «السبحه التي هي من طين قبر الحسين (ع) تسبح بيد الرجل من غير ان يسبح تسبيحي كه از تربت حسين (ع) باشد در دست آدم تسبيح مي‌گويد، بدون آن كه با آن تسبيح بگويد.»در اين زمينه نيز روايات متعدد وجود دارد. كه ذكر همه آنها در اين مقال نمي‌گنجد.توجه به اين نكته اين جا لازم است كه تسبيح گفتن تربت حسين (ع) غير ازتسبيح گفتن جميع موجودات دنيا است كه در قرآن به آن اشاره شده است (سبح لله ما في السموات و ما في الارض .بنابراين تربت حسين (ع) علاوه بر گفتن آن تسبيح اين تسبيح را نيز مي‌گويد كه شخص آن را نمي‌گويد.

منبع.کتاب تربت حسيني و قداست و شفابخشي آن  

 

 

 

اللّهــم صلّ علــي محمّــد و آل محمّــد و عجّــل فرجــــهم "

حضرت جبرييل (ع ) بنام آن حضرت ( حسين(( ع ))) ميخي به كشتي حضرت نوح (ع ) كوبيد .

از موضع ميخ نوري درخشيد و رطوبتي مانند خون از آن ظاهر شد كه موجب حزن و اندوه حضرت (ع ) و نوحه او گرديد . (11)

قطره اي اشك تو يك دريا عطش

هرم لبهاي تو يك صحرا عطش

در نگاه گرم تو حس مي شود

يك جهان ايثار ، يك دنيا عطش

تانبيني عاشقان را تشنه كام

آمدي درياي غيرت با عطش

تا كوير خشك لبهاي تو ديد

سوخت چون خورشيد سر تا پا عطش

تشنه بيرون آمدي تا از فرات

بي تو دارد آب هم حتي عطش

بي تو در ميخانه خم مي شكست

علقمه شد بزم غم ، سقا عطش

بعد تو روح بلند عاطفه

قطره قطره آب ميشد با عطش

منبع.کتاب داستانهايي از گريه بر امام حسين (ع )جلداول

 

 

حسين (ع ) در ابهام قرار گرفت ، و هر وقت چشم حضرت آدم (ع ) به ابهامش مي افتاد مهموم و محزون مي شد . و اين اثر تا حال باقي است كه هر كس ، خنده بر او غالب شود وقتي كه به انگشت ابهام نگاه كند حزن بر او غالب مي شود . (9)

ايكاش در عزاي تو خون مي گريستم

دمساز زخمه هاي جنون مي گريستم

يك سينه داشتم به زلالي آسمان

از ابرهاي تيره فزون مي گريستم

همناله با تمامي ياران تو حسين

ايكاش در تمام قرون مي گريستم

سر چشمه هاي اشكم اگر خشك مي شدند

آنگاه مي نشستم و خون مي گريستم

عشقت مگر نبود كه دست مرا گرفت

وقتي زپا فتاده نگون مي گريستم

اين گريه آبروي من است و دليل عشق

اي عشق بي نگاه تو ، چون مي گريستم

ايكاش در ترنم شعر زلال اشك

از مرزهاي واژه برون مي گريستم

منبع.کتاب داستانهايي از گريه بر امام حسين (ع )جلداول

 

 

 

و نيز از همان مرحوم آقاميرزا محمود شنيدم كه فرمود در نجف اشرف مرحوم آقا شيخ محمد حسين قمشه اي كه از فضلا و تلاميذ مرحوم سيد مرتضي كشميري بود مشهور شده بود كه ( ( از گور گريخته ) ) و سبب اين شهرت چنانچه از خود آن مرحوم شنيدم اين بود كه ايشان در سن هيجده سالگي در قمشه به مرض حصبه مبتلا مي شود ، روز به روز مرضش سخت تر شده اتفاقا فصل انگور بود و انگور زيادي در همان اطاقي كه مريض بود مي گذارند ، ايشان بدون اطلاع كسي ، از آن انگورها مي خورد و مرضش شديدتر شده تا مي ميرد . 

در آن حال حاضرين گريان شدند و چون مادرش آمد و فرزندش را مرده ديد مي گويد كسي دست به جنازه فرزندم نزند تا برگردم ، فورا قرآن مجيد را برداشته و بالاي بام مي رود و سرگرم تضرع به حضرت آفريدگار مي شود و قرآن مجيد و حضرت ابا عبدالله الحسين را شفيع قرار مي دهد و مي گويد دست برنمي دارم تا فرزندم را به من برگردانيد . 

چند دقيقه بيش نمي گذرد كه جان به كالبد آقا محمد حسين برمي گردد و به اطراف خود مي نگرد مادرش را نمي بيند ، مي گويد به والده بگوييد بيايد كه خداوند مرا به حضرت اباعبدالله عليه السلام بخشيد .

مادر را خبر مي كنند بيا كه فرزندت زنده شده ، سپس گزارش خود را نقل نمود كه چون مرگ من رسيد دو نفر نوراني سفيدپوش نزدم حاضر شدند و گفتند چه باكي داري ، گفتم تمام اعضايم درد مي كند ، يكي از آنها دست برپايم كشيد ، پايم راحت شد ، هرچه دست را رو به بالا مي آورد درد بدن راحت مي شد ، يك دفعه ديدم تمام اهل خانه گريانند هرچه خواستم به آنها بفهمانم كه من راحت شدم ، نتوانستم تا بالاخره آن دو نفر مرا به بالا حركت دادند ، بسيار خوش و خرم بودم ، در بين راه بزرگي نوراني حاضر شد و به آن دو نفر فرمود : ( ( ما سي سال عمر به اين شخص عطا كرديم در اثر توسل مادرش به ما ، او را برگردانيد ) ) . 

به سرعت مرا برگردانيدند ناگهان چشم باز نمودم اطرافيان را گريان ديدم به مادر خود گفتم كه توسل تو پذيرفته شد و مرا سي سال عمر دادند و غالب آقايان نجف كه اين داستان را از خودش شنيده بودند ، در راءس مدت سي سال ، منتظر مرگش بودند و در همان راءس سي سال هم در نجف اشرف مرحوم گرديد . 

نظير اين داستان است آنچه در آخر كتاب دارالسلام عراقي نقل كرده از صالح متقي ملا عبدالحسين ، مجاور كربلا و داستاني است طولاني و خلاصه اش آنكه پسر ملا عبدالحسين از بام خانه اش مي افتد و مي ميرد ، پدرش پريشان و نالان بي اختيار به حرم حضرت سيدالشهداء عليه السلام پناهنده مي شود و زنده شدن پسرش را مي طلبد و مي گويد تا پسرم را ندهيد از حرم خارج نمي شوم ، بالاخره همسايگان از آمدن پدر ماءيوس شده و مي گويند بيش از اين نمي شود جنازه را معطل گذاشت به ناچار جنازه پسر را به غسالخانه مي برند ، در اثناء غسل ، به شفاعت حضرت اباعبدالله عليه السلام روح پسر به بدنش برمي گردد لباسهايش را مي پوشد و با پاي خود به حرم حضرت مي آيد و به اتفاق پدرش به منزل برمي گردد . 

موارد زنده شدن مردگان به اعجاز ايمه طاهرين : بسيار است و پاره اي از آنها در كتاب مدينه المعاجز ضمن معجزات آن بزرگواران مذكور است .

[ سه شنبه 2 / 6 / 1393برچسب:شفاعت و کرامات امام حسین, ] [ 13:11 ] [ خادم سیدالشهدا ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
درباره وبلاگ

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: ان لقتل الحسین علیه السلام حرارة فی قلوب المؤمنین لا تبرد ابدا. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: برای شهادت حسین علیه السلام، حرارت و گرمایی در دلهای مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود.جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص .556
آرشیو مطالب
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





قالب وبلاگ و كد آهنگ

فروشگاه اینترنتی ایرانیان ماركت

اوقات شرعی ذکر روزهای هفته
width=133 height=133 type=application/x-shockwave-flash wmode="transparent">

پخش زنده حرم